آخرین مقالات

ثروتمندسالاری در ورزش؛ چالش‌های مدیریتی و پیامدهای آن

فهرست مطالب

تعریف پلوتوکراسی و ریشه‌های تاریخی

پلوتوکراسی، از واژه یونانی “پلوتوس” به معنای ثروت گرفته شده است و به نظامی اشاره دارد که در آن یک اقلیت ثروتمند، مستقیم یا غیرمستقیم، بر دیگر افراد جامعه حکمرانی می‌کند. این حکمرانی نه بر اساس توانایی و تخصص، بلکه بر پایه قدرت و ثروت است. افلاطون در کتاب “کریتیاس” به این شیوه اشاره کرده و معتقد است که ثروت، اگرچه به تنهایی قدرت‌آفرین نیست، اما می‌تواند جامعه را در جهت منافع ثروتمندان هدایت کند.

پلوتوکراسی در تاریخ: از یونان باستان تا امروز

این شیوه حکمرانی در یونان، روم باستان، ایتالیا، ژاپن و بخش‌هایی از اروپای شرقی سابقه داشته است. امروزه، این پدیده به مدیریت ورزش کشور ما نیز رسیده است. در این سیستم، ثروتمندترین افراد با تکیه بر پول و ثروت، ساختار حکومت و مدیریت را اشغال می‌کنند، که نقطه مقابل دموکراسی و شایسته‌سالاری است.

ثروتمندسالاری در ورزش ایران: واقعیتی غیرقابل انکار

در مدیریت ورزش کشور، حاکم شدن روابط خانوادگی، دوستانه و پیوندهای اقتصادی ناسالم، امری مشهود و غیرقابل انکار است. در طی سال‌های اخیر، مدیران و برخی افراد حاضر در دو باشگاه بزرگ پایتخت، بر اساس همین روابط انتخاب شده‌اند. رد پای این شیوه در تصمیم‌گیری‌های مهم وزارت ورزش و فدراسیون‌ها نیز آشکار است. نمونه‌هایی مانند انتخاب مارک ویلموتس به عنوان سرمربی تیم ملی یا انتخاب دندانپزشک خانوادگی به عنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس، گواه این ادعا هستند.

پیامدهای ثروتمندسالاری در ورزش

سپردن ارکان مدیریتی ورزش کشور به دست افراد بی‌کفایت و نالایق، همراه با نگاه سطحی و سهل‌انگارانه به سیستم مدیریتی، نتایجی قابل پیش‌بینی داشته است. وقتی برای کمیته ملی المپیک، وزارت ورزش و فدراسیون‌های ورزشی، کارنامه، تخصص و صلاحیت افراد از اولویت برخوردار نباشد، نمی‌توان انتظار معجزه در این عرصه داشت.

سوال اساسی: پاسخگو کیست؟

همیشه یک سوال مهم برای دلسوزان و علاقه‌مندان به اعتلای ورزش کشور باقی می‌ماند: پاسخگوی چنین انتخاب‌های اشتباه و افراد نالایق چه کسی است؟ تا زمانی که سیستم مدیریتی ورزش کشور بر اساس شایسته‌سالاری و تخصص شکل نگیرد، نمی‌توان به آینده‌ای روشن برای ورزش ایران امیدوار بود.

نتیجه‌گیری: لزوم تغییر رویکرد مدیریتی

ثروتمندسالاری در ورزش نه تنها مانع پیشرفت می‌شود، بلکه باعث تضعیف اعتماد عمومی و از بین رفتن فرصت‌ها برای افراد شایسته می‌شود. برای رسیدن به موفقیت‌های پایدار، ضروری است که سیستم مدیریتی ورزش کشور بر اساس شایسته‌سالاری و تخصص بازسازی شود. تنها در این صورت است که می‌توان به آینده‌ای بهتر برای ورزش ایران امیدوار بود.